آسان‌ترین سفر من

زمان مطالعه: 7 دقیقه
بشنویم
0:00
/
خدمات cip
نویسنده :راضیه غنجی تاریخ:1400/11/10
یک سال از افتتاح سپرده 5 میلیاردی‌ام در بانک سامان گذشته بود؛ در این مدت به‌دلیل مشغله‌های کاری موفق به استفاده از خدمات CIP مشتریان ویژه و خاص این بانک نشده بودم. حالا که یک مقدار حجم کاری‌ام کمتر شده بود دوست داشتم به یک سفر خارجی بروم تا هم روحیه‌ام عوض شود و هم با یکی از مشتریان‌ام در آنجا دیدار کنم.
هنگامی که با خود کلنجار می‌رفتم که چه کسی حوصلۀ گرفتن ویزا، تور، هتل و از آن بدتر فرودگاه «هزارتوی» امام خمینی را دارد ناگهان به یاد سپرده‌ام در بانک سامان افتادم و با خود گفتم «الان زمان راستی‌آزمایی خدمات آن‌هاست!».
رزرو تور در نیمه‌شب!
ساعت 12:30 بامداد بود؛ لپ‌تاپم را روشن کردم و وارد بخش رزرواسیون تور و هتل بانک سامان شدم و درخواست‌ام را برایشان ارسال کردم.

همه چیز را به ما بسپارید.

فردای آن روز ایمیلی از سمت بانک سامان دریافت کردم و باید مدارک لازم را برایشان ارسال می‌کردم تا کارهای مربوط به ویزا، تور و هتل را بتوانند انجام دهند. بعد از ارسال مدارک برای اطمینان از ناقص نبودن آن‌ها با مرکز پیشتیبانی تماس گرفتم؛ مکالمه ما در حدود 15 دقیقه طول کشید و اپراتور با حوصله همۀ موارد مهم را توضیح داد و در پایان با گفتن جمله «نگران نباشید و همه چیز را به ما بسپارید.» به مکالمه پایان دادیم.

روز موعود

دو ساعت به پرواز مانده بود و من هیجان‌زده منتظر رسیدن ماشین تشریفاتی از سوی بانک سامان بودم. بالاخره لحظه موعود فرا رسید و و ماشین تشریفاتی در جلوی در خانه‌ام پارک کرد. مردی با لبخند و لباس فرم مخصوص برای حمل چمدان‌ها به سمتم آمد و بعد از جابه‌جایی آن‌ها در نهایت به سوی فرودگاه امام خمینی حرکت کردیم.
خودم هم باورم نمی‌شد که همه چی انقدر سریع و آسان می‌گذشت؛ مگر نباید مانند دفعه‌های قبلی سفرهایم پر از استرس و تنش باشد؟!
سرانجام به فرودگاه رسیدیم و این‌ بار به جای مکان همیشگی به سمت سالن CIP آن رفتیم.

سالن CIP فرودگاه امام خمینی

تعریف این سالن را از دوستان و آشنایان‌ام زیاد شنیده بودم اما تابه‌حال از نزدیک آن را ندیده بودم. باورنکردنی بود؛ سالنی بسیار بزرگ، لوکس و از همه مهم‌تر خلوت. خوشحال بودم که دیگر از آن هیاهو و استرس همیشگی فرودگاه امام خمینی خبری نیست.
توسط مأمور تشریفات اختصاصی که برای من در نظر گرفته شده بود، به سمت بخش پذیرایی هدایت شدم؛ می‌توانم با قاطعیت بگویم که یکی از خوشمزه‌ترین دسرهای تهران را در این سالن خوردم! دقیقا در روبه‌روی جایی که نشسته بودم باجه خدمات بانکداری سامان قرار داشت و می‌توانستم تمامی خدمات ارزی و ریالی خود را در آنجا انجام دهم.
در همین حین که از خوردن دسر لذت می‌بردم ناگهان یادم آمد که باید یک ایمیل بسیار مهم برای یکی از همکاران‌ام بفرستم؛ با مامور تشریفات این موضوع را مطرح کردم و او من را به سالن مخصوص کامپیوتر هدایت کرد که در آن اینترنت رایگان هم مهیا بود.

دیگر لازم نبود نگران انجام کارهای فرودگاه‌ام باشم؛ ماموران تشریفات تمامی امور مانند تحویل چمدان‌ها به کانتر، دریافت کارت پرواز و... را انجام می‌دادند و من با آسودگی کامل به کارهای عقب‌افتاده‌ام می‌رسیدم.

تأخیر همیشگی در پرواز

همان‌طور که حدسش را می‌زدم پرواز‌ تاخیر داشت و بعد از آن همه لذت از خدمات CIP دوباره چهرۀ درمانده‌ای بر روی صورت‌ام نقش بست. مامور تشریفات هنگامی که ظاهر ناراحت‌ام را دید جویای احوال‌ام شد و من به او توضیح دادم که بسیار خسته‌ام و پروازم هم 4 ساعت تاخیر دارد. درست است که مبل‌های سالن بسیار راحت و لوکس بود؛ اما دوست نداشتم این همه ساعت را با آن‌ها بگذرانم!
مأمور تشریفات لبخندی زد و گفت «نگران هیچی نباشید؛ قول می‌دهم که راحت‌ترین تاخیر زندگی‌تان را تجربه کنید! با من بی‌آیید!» از صحبت‌اش تعجب کردم؛ در واقع اصلاً متوجه منظورش نمی‌شدم که ناگهان دیدم در جلوی درب یک سوئیت اختصاصی هستم!
مامور تشریفات با همان لبخند همیشگی گفت «در این سوئیت می‌توانید دوش بگیرید و با لباس‌های خانگی‌تان چندین ساعت استراحت کنید و بعد از آن با انرژی کامل سوار هواپیما شوید!» شاید این بهترین خبری بود که در کل زندگی‌ام شنیده بودم؛ زیرا با آن حجم خستگی انگار دنیا را به من داده بودند.

شروع پرواز

بعد از استراحت کافی، با انرژی زیادی آماده رفتن به سمت هواپیما بودم؛ نکته جالب دیگر این بود که دیگر از صف طولانی پاسپورت چک و سالن انتظار هم خبری نبود و ما مستقیماً به سمت هواپیما هدایت شدیم و بهتر است بگویم که جزء اولین نفراتی بودیم که سوار شدیم!

بازگشت از آسان‌ترین سفر

هنوز هم باورم نمی‌شد؛ تمامی امور مرتبط با سفر مانند گرفتن ویزا، رزرو تور، رزرو هتل و... تنها با ارسال چند ایمیل به بانک سامان انجام شد! هتلی که برایم در نظر گرفته شده بود بسیار لوکس و دقیقا شبیه همان چیزی بود که به من وعده‌اش را داده بودند.
هنگام بازگشت از سفر بسیار خسته بودم؛ اما دیگر مانند گذشته هیچ‌گونه نگرانی نداشتم؛ زیرا مأمور تشریفات چمدان‌هایم را تحویل گرفته و آماده بود تا من را سوار ماشین تشریفاتی کند. قبل از رفتن یک‌بار دیگر آن دسرهای خوشمزه را خوردم و بعد با آسودگی کامل به سمت خانه حرکت کردم.

سخن پایانی

بیشتر امور مرتبط با سفر به صورت غیرحضوری انجام می‌شود؛ اما در پاره‌ای از موارد ممکن است نیاز به مراجعه‌ حضوری نیز داشته باشید؛ با وجود بخش بانکداری اختصاصی، حتی مراجعه حضوری نیز برای شما تبدیل به یک تجربه دلپذیر خواهد شد. راستی! خدمات ترانسفر فرودگاهی مشتریان CIP بانک سامان 24 ساعته است و شما در هر زمانی از شبانه‌روز می‌توانید برای هماهنگی‌های لازم با آن‌ها تماس بگیرید!
 

دیدگاه‌ شما
نام
پست الكترونيک
وب سایت
متنی که در تصویر می بینید عینا تایپ نمایید
نظر
1400/9/10 چهارشنبه