با خانواده مشغول تماشای تلویزیون بودیم که ناگهان صدای آژیر آتشنشانی در کل خانه پیچید. اول همه دست و پاهایمان را گم کرده بودیم و نمیدانستیم چه اتفاقی افتاده است، صدای آژیر واقعا دلهرهآور بود. ناگهان مادرم با صدایی بلند گفت: ساختمان کناری آتش گرفته است...
روز حادثه
فوری شال و کلاه کردیم و به پایین خانه دویدیم؛ سوز هوا همراه با یخهای روی زمین کار را برای آتشنشانان سختتر کرده بود. به ساختمان نگاهی انداختم و به پدرم گفتم:
- من: نگاه کن! آتش به طبقهٔ پنجم رسید!
پدرم بعد از شنیدن این حرف رنگ صورتاش مثل برفهای روی زمین سفید شد؛ با نگرانی نگاهاش کردم و پرسیدم:
- من: بابا؟ اتفاقی افتاده است؟ چرا یک دفعه انقدر پریشان شدی؟
- پدر: یادت رفته همکارم در این ساختمان زندگی میکند؟
حالا دیگر رنگ صورت من هم پریده بود؛ هردو با سکوت به شعلههای خشمگین آتشی نگاه میکردیم که از پنجرهٔ واحدها به بیرون زبانه میکشیدند...
فردا دیر است؛ همین امروز انجاماش بده
دو روز گذشت و از آن ساختمان تنها یک غول زغالگون به جا مانده بود. هنگامی که پدرم به خانه آمد بعد از یک استراحت کوتاه سر صحبت را با او باز کردم:
- من: راستی چهخبر؟ کسی آسیب دیده است؟
- پدرم: شکر خدا نه، فقط همسر همکارم کمی دستاناش سوخته و نیاز به جراحی دارد.
- من: باز خدا را شکر؛ میتوانست خیلی از این هم بدتر باشد!
- پدرم: میتوانست بدتر باشد؟! میدانی خرج عمل همسرش چقدر میشود؟! حالا کاری ندارم که کل وسایل خانهٔشان در آتش سوخته است!!! همکار من از این ضربهٔ مالی و روحی به این زودیها کمر راست نمیکند؛ روزهای سخت تازه از چندروز بعد آغاز خواهد شد.
- من: مگر بیمه نبودن؟
- پدر: چه بیمهای؟
- من: بیمهٔ آتشسوزی
- پدر: چه بیمهای؟! ما که انقدر خانوادهٔ محتاطی هستیم بیمهٔ آتشسوزی نداریم، فکر میکنی آنها دارند؟!
پدرم راست میگفت؛ همهٔ ما فکر میکنیم که آتشسوزی برای دیگران است، نه ما.. اگر همین امروز خانهٔ ما آتش بگیرد چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ در فکر عمیقی فرو رفتم.
بیمهٔ آتشسوزی سامان
چندروز گذشته بود و تقریبا به روال عادی زندگی برگشته بودیم و دیگر کسی دربارهٔ آن حادثه صحبتی نمیکرد. برای وصول یک چک به سمت نزدیکترین شعبهٔ بانک سامان در حرکت بودم.
بعد از آنکه به بانک رسیدم، بعد از چند دقیقه صبر کردن نوبتام شد و به سمت باجهٔ مورد نظر رفتم. کارمند بانک مانند همیشه بعد از یک احوالپرسی دوستانه با لبخند چک را از من گرفت و پروسهٔ وصول آن را آغاز کرد.
در حین کار ناگهان یادم افتاد که بانک سامان، خدمات بیمهای به نام بیمهٔ سامان نیز ارائه میدهد. سر صحبت را با کارمند بانک باز کردم و تصمیم گرفتم دربارهٔ بیمهٔ آتشسوزی از او اطلاعات بگیرم:
- من: راستی بیمهٔ سامان برای آتشسوزی هم خدمات دارد؟
- کارمند بانک: بله! ما بیمهٔ آتشسوزی هم داریم.
- من: برای منازل مسکونی یا تجاری؟
- کارمند بانک: هردو؛ برای منازل، مکانهای تجاری، تولیدی، انبارها و... طرحهای مختلفی وجود دارد.
- من: چقدر عالی! آنوقت بیمهٔ آتشسوزی چه مواردی را پوشش میدهد؟
- کارمند بانک: بسته به طرح و حق بیمهای که پرداخت میکنید این پوشش شامل فوت و نقص عضو اعضای خانواده، هزینههای درمانی و پزشکی، آسیبهای وارد شده به ساختمان و تاسیسات، اثاثیهٔ منزل و سرقت است.
- من: در واقع هر اتفاقی را که ممکن است رخ بدهد، این بیمه پوشش میدهد!
- کارمند بانک: فقط این نیست! با پرداخت مبلغ اضافی میتوانید منزل خود را در برابر بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، برف سنگین، رعد و برق، انفجار و... نیز بیمه کنید! در ضمن فراموش کردم که بگویم اگر منزل شما بعد از آتشسوزی قابل سکونت نباشد، بیمهٔ آتشسوزی سامان هزینه اسکان موقت شما را تقبل میکند!
- من: با این میزان خدمات واقعا هیچ بهونهای برای استفاده نکردن از بیمه آتشسوزی نمیماند! البته شاید بهخاطر هزینهٔ بالای آن است که مردم سمت آن نمیروند!
- کارمند بانک: از میزان حق بیمهٔ آتشسوزی بانک سامان خبر دارید؟
- من: نه اما با این خدمات قطعا مبلغ بالایی باید باشد!
- کارمند بانک: ۴۸.۶۰۰ تومان مبلغ بالایی محسوب میشود؟
- من: بله واقعا بالاست! مردم از کجا روزانه ۴۸.۶۰۰ تومان برای پرداخت حق بیمه بیاورند؟!
- کارمند بانک: ۴۸.۶۰۰ تومان روزانه نیست؛ سالانه است!
بعد از شنیدن این جمله از کارمند بانک زبانام قفل شد! یعنی فقط با مبلغ سالیانه نزدیک ۵۰هزارتومان میتوانیم خودمان را تحت پوشش بیمهٔ آتشسوزی قرار دهیم؟! مگر میشود؟ با این پول در بهترین حالت میشود ۴عدد بستنی خرید!
من: آنوقت با این میزان حق بیمه چقدر خدمات میدهید؟
کارمند بانک: جزئیات زیادی دارد اما اگر بخواهیم موارد مهم را بگوییم برای اثاثیهٔ منزل ۱۰ میلیون تومان، برای خانه و تاسیسات ۳۰ میلیون تومان و برای هزینههای درمانی به ازای هر نفر ۱ میلیون تومان.
من: واقعا عالی است اما با تورم و قیمتهای الان پرداختیهایتان کم نیست؟ نمیشود حق بیمهٔ بیشتری بدهیم و خدمات بیشتری هم دریافت کنیم؟
کارمند بانک: قطعا میشود! شما در فرم پرسشنامه میتوانید حق بیمه را از «دو برابر» تا حداکثر «بیست برابر» افزایش دهید! در واقع اگر حق بیمهٔ خود را بیست برابر کنید، ۲۰ میلیون تومان هزینهٔ درمانی، ۲۰۰ میلیون تومان برای اثاثیه و ۶۰۰ میلیون تومان برای ساختمان و تاسیسات دریافت میکنید!
من: ببخشید حق بیمهٔ بیست برابر چقدر میشود؟!
کارمند بانک: سالانه ۹۷۲هزار تومان!
من: واقعا مبلغ حق بیمه در برابر خدماتی که ارائه میدهید یک شوخی است! بیش از اندازه به صرفه است! راستی قرارداد بیمهٔ آتشسوزی چندساله است؟
کارمند بانک: یک ساله اما تا چهارسال هم قابلیت انعقاد دارد.
من: فرمودید برای مکانهای صنعتی و تجاری هم خدمات دارید؟
کارمند بانک: بله، حتی ماشینآلات صنعتی و اثاثیههای اداری هم تحت پوشش بیمه قرار میگیرند.
من: واقعا عالی است! لطفا فرم پرسشنامه را به من بدهید تا پر کنم!
جمعبندی
از این اتفاق چندین سال گذشته است و تا الان نیازی به استفاده از حق بیمه نداشتم؛ بهتر است به نکات زیر هم دقت کنید تا روند کارتان سریعتر از روند کاری من (!) طی شود:
- برای منازل مسکونی سه نوع طرح بیمه با نامهای «طرح خانهٔ امن ۱»، «طرح خانهٔ امن ۲» و «طرح جامع خانوار» وجود دارد. من اگر به جای شما باشم طرح خانوار را انتخاب میکنم زیرا برای نهایی شدن آن نیازی به مراجعهٔ حضوری کارشناس و شما وجود ندارد و به سادگی میتوانید از وبسایت بیمهٔ سامان آن را دریافت کنید.
- فرمول محاسبهٔ حق بیمه به شرح زیر است:
میزان سرمایه (مثلا مبلغ کل اثاثیهٔ منزل) ضربدر ۰.۲۷ تقسیم بر ۱۰۰۰ به اضافهٔ مالیات بر ارزش افزوده؛ به عنوان مثال اگر ارزش اثاثیه ۱۰۰ میلیون تومان باشد حق بیمهٔ پرداختی شما عبارتند از: ۲۷ هزارتومان سالانه + مالیات بر ارزش افزوده.